کد مطلب:315730 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:288

عبدالله بن علی بن ابی طالب
حدود هشت سال بعد از برادرش ابی الفضل العباس علیه السلام متولد گردید و در وقت شهادت بیست و پنج سال از عمر وی می گذشت. [1] .

سیره نویسان نوشته اند: وقتی كه یاران امام حسین علیه السلام با جمعی از اهل بیتش به شهادت رسیدند حضرت اباالفضل علیه السلام برادرانش را یكی پس از دیگری به حسب بزرگی سن خواست و به آنان فرمود: پیش از من به میدان بروید پس نخست برادرش عبدالله را طلبید و فرمود: ای برادر پیش از من به میدان برو تا ناظر شهادتت باشم و از این جهت به خدا تقرب جویم زیرا تو را فرزندی نیست (كه در غم تو محزون گردد پس من در مصیبت تو محزون می شوم و اجر و مزدم زیاد خواهد شد.)

پس عبدالله به میدان رفت در میان لشكر دشمن غوطه ور شد و شمشیر می زد و می گفت:



[ صفحه 35]



انا بن ذی النجدة و الافضال

ذاك علی الخیر فی الافعال



سیف رسول الله ذوالنكال

فی كل یوم ظاهر الاحوال



من پسر صاحب مجد و بزرگواری هستم و او علی است كه كارهایش نیكو و خیر بود.

او شمشیر رسول خدا بود كه در روزهای سخت دشمنان را خوار و منكوب می نمود.

در گرماگرم جنگ هانی بن ثبیت حضرمی ضربتی بر سر مبارك وی زد و او را به شهادت رساند. [2] .

در ذیل ترجمه حالات عبدالله چند مطلب را ذكر می نمایم:

اول: مورخان جمله ای را كه حضرت ابی الفضل علیه السلام با آن به برادران فرمان داد كه پیش از او به میدان شهادت روند مختلف نقل نموده اند مرحوم شیخ مفید می نویسد:

«فلما رأی العباس بن علی كثرة القتلی فی اهله قال لاخوته من امه - و هم عبدالله و جعفر و عثمان -: یا بنی امی تقدموا حتی أراكم قد نصحتم لله و لرسوله فانه لا ولد لكم» [3] .

«وقتی كه عباس بن علی علیهماالسلام دید بیشتر خویشانش كشته شده اند به برادرانش كه از یك مادر بودند - عبدالله، جعفر و عثمان - فرمود: ای پسران مادرم! شما پیش از من به میدان روید تا ببینم كه در راه خدا و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خیرخواهی نمودید زیرا كه شما فرزندی ندارید.»

و نظیر همین عبارت از كتاب اعلام الوری و كتاب مثیرالاحزان نقل شده. [4] .

و در كتاب بطل العلقمی از كتاب الاخبار الطوال ص 254 این عبارت را نقل كرده است:

«تقدموا بنفسی انتم فحاموا عن سیدكم حتی تموتوا دونه» [5] .

«جانم به قربانتان! پیش از من به میدان روید و از آقایتان دفاع كنید تا جلو روی او به قتل برسید.»



[ صفحه 36]



معنای جمله ای كه در الاخبارالطوال آمده كاملا روشن است و نیازی به توضیح ندارد ولی جمله ای را كه شیخ مفید و طبرسی و ابن نما نقل كرده اند مورد سخن واقع شده است اینكه حضرت فرموده شما در شهادت پیش قدم شوید تا ببینم كه خیرخواهی نمودید و یا تا به شهادت شما به خدا تقرب جویم و بعد علت را این قرار داده است: «فانه لا ولد لكم؛ زیرا شما فرزند ندارید».

سخن در این تعلیل واقع شده است این موضوع را با سیدنا الاستاد حضرت آیت الله العظمی حاج آقا تقی طباطبایی مدظله در میان گذاشتم پاسخی دادند كه نظیر آن را مرحوم مقرم در كتاب العباس بیان نموده اند حاصل آن چنین است:

اگر شخصی از دنیا برود و فرزند داشته باشد طبعا فرزند وی در مصیبتش محزون می گردد و به سوگواری می پردازد ولی اگر دارای فرزند نباشد و برادری داشته باشد مصیبت وی بر برادر وارد می گردد و سخت اندوهناك می گردد و اگر عارف باشد و آن را به حساب خدا بگذارد طبعا اجر فراوانی خواهد داشت.

حضرت عباس علیه السلام كه در آن معركه و حادثه دلخراش بعد از گذشتن اندكی از وقت به شهادت می رسد و در راه امام زمانش جانبازی می كند می خواهد علاوه بر فدا نمودن جان خویش، هر چه دارد در طبق اخلاص بگذارد و به خدا تقرب جوید و در آن روز جز سه برادر اعیانی چیزی نداشت كه با شهادت آنان كه فرزندی نداشتند همه غم ها بر او وارد می شود و جز او كسی نیست كه در مصیبت آنان داغدار گردد از این رو فرمود: شما كه فرزند ندارید پیش از من به میدان شهادت بروید تا بنگرم كه در راه امام زمانتان جانفشانی نموده اید و تنها غم خوار شما من هستم و از این راه تقرب من به خدا بیشتر می گردد و در نتیجه هم جان خود را در راه امام زمانم فدا كرده ام و هم داغ برادرانم بر دلم نشسته و از این راه به پاداشی دیگر دست یافته ام.

دوم: ابن جریر طبری در حوادث سال شصت و یك نوشته است:

«و زعموا ان العباس بن علی قال لاخوته من امه - عبدالله و جعفر و



[ صفحه 37]



عثمان -: یا بنی امی تقدموا حتی أرثكم فانه لا ولد لكم» [6] .

از قول ابی مخنف روایت می كند: پنداشته اند كه عباس بن علی به برادران خود از مادرش - عبدالله، جعفر و عثمان - فرمود: «ای پسران مادرم! در شهادت پیش قدم شوید تا از شما ارث ببرم زیرا كه شما فرزند ندارید».

و از ابی الفرج اصفهانی نیز نظیر همین نقل شده است [7] .

به نظر می رسد كه طبری و همدستانش روی عنادی كه با اهل بیت علیهم السلام داشته اند می خواسته اند از این راه منقصتی را برای یكی از آنان اثبات نمایند.

آنها درصدد آنند كه مقام والا و شامخ حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام را لكه دار نمایند و از این راه عقده ای را كه نسبت به اهل بیت علیهم السلام دارند خالی نمایند.

سنی بودن طبری صاحب تاریخ قابل انكار نیست و اما ابوالفرج اصفهانی درباره وی مرحوم مقرم در كتاب السیدة سكینة سنی و دشمن بودن او را اثبات نموده است به آنجا مراجعه فرمایید.

كسی كه با زندگانی قمر بنی هاشم علیهم السلام آشنایی داشته باشد می داند كه وی در فكر مال و منال نبوده است آن هم در چنان موقعیتی كه قطعا می دانسته حتما در آن روز به شهادت می رسد و آگاه بوده كه با بودن مادر برادر ارث نمی برد و این از مسلمات مذهب شیعه است.

بنابراین آنچه را دشمنان در این مورد نقل نموده اند دروغ محض و افترا می باشد.

سوم: در زیارتی كه از ناحیه مقدسه به دست رسیده است و شهدا را یك یك به نام و خصوصیات ذكر نموده است درباره ی عبدالله بن امیرالمؤمنین علیه السلام جمله ای در آن زیارت آمده است كه مقام وی را به خوبی روشن می نماید.

این زیارت كه معروف به زیارت ناحیه ی مقدسه است در میان دانشمندان به



[ صفحه 38]



حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت داده می شود. مرحوم علامه مجلسی رحمه الله در دو مورد از كتاب بحارالانوار [8] از كتاب الاقبال سید بن طاووس نقل نموده است و در هر دو مورد این جمله موجود است كه: «خرج من الناحیة سنة اثنتین و خمسین و مأتین».

یعنی این زیارت در سال»252«از ناحیه بیرون آمد.

محقق و نویسنده توانا مرحوم شیخ عبدالواحد مظفر به طور صریح این زیارت را از امام زمان علیه السلام می داند. [9] .

ولی مرحوم علامه مجلسی رحمه الله فرموده است:

تاریخ صدور این زیارت (252) از تاریخ ولادت حضرت حجت علیه السلام چهار سال جلوتر است بنابراین شاید تاریخ صدور سنه اثنیتن و سنتین و مأتین (262) بوده و احتمال دارد كه از امام حسن عسكری صادر شده باشد. [10] .

به هر صورت این جمله در آن زیارت آمده است:

«السلام علی عبدالله بن امیرالمؤمنین مبلی البلاء المنادی بالولاء فی عرصة كربلاء، المضروب مقبلا و مدبرا لعن الله قاتله هانی بن ثبیت الحضرمی» [11] .

«سلام بر عبدالله پسر امیرالمؤمنین كه از ناحیه ی گرفتاری و بلا مورد آزمایش و امتحان واقع گردید و در سرزمین كربلا به ولایت و محبت (اهل بیت) فریاد زد و دشمن از هر طرف او را مورد ضرب قرار داد خدا لعنت كند قاتلش هانی بن ثبیت حضرمی را.

در این جمله از ناحیه امام معصوم علیه السلام - حسب نقل - به دست رسیده است عبدالله از چند جهت مورد مدح و منقبت قرار گرفته است. یكی اینكه مورد آزمایش و امتحان قرار



[ صفحه 39]



گرفت و به خوبی از عهده ی امتحان برآمد و با سرفرازی از عهده ی آزمایش بیرون آمد.

شاید این جمله اشاره به تأمین نامه ای باشد كه شمر لعنة الله علیه برای فرزندان شجاع و نامدار ام البنین علیهاالسلام از ابن زیاد گرفت و آنان نپذیرفتند كه در آینده بیان خواهم نمود.

دوم اینكه در مقام اظهار ولاء و اطاعت از امام زمانش، برادرش حضرت سیدالشهداء در میان صفوف لشكر دشمن فریاد زد كه از امامم دفاع می نمایم و تا سرحد جان باختن در این راه آماده هستم.

رجز وی را بار دیگر بخوانید.

و سوم این كه به پایداری و ثبات قدم وی اشاره شده است.

در كتب تاریخ و سیره و مقتل ذكر شده است كه دشمن چند نفر را در حلقه محاصره قرار داد و از همه ی اطراف و جوانب به آنان ضربت زد. امام حسین علیه السلام و قمر بنی هاشم و علی اكبر و مسلم بن عقیل علیهم السلام و عبدالله بن امیرالمؤمنین علیهما السلام كه از این جمله زیارت استفاده می گردد كه دشمنان از اطراف و جوانب به وی زخم زدند و او دست از جنگ برنداشت تا به شرف شهادت نائل آمد.


[1] همان، ص 34.

[2] همان.

[3] ارشاد، ص 240.

[4] العباس، مقرم، ص 111.

[5] بطل العلقمي، ج 1، ص 537.

[6] تاريخ طبري، طبع دارالكتب العلمية بيروت، لبنان، ج 3، ص 332.

[7] العباس، مقرم، ص 112.

[8] ج 45، ص 64 - 73؛ ج 101، ص 219 - 274.

[9] بطل العلقمي، ج 1، ص 538.

[10] بحارالانوار، ج 101، ص 274، چاپ ايران.

[11] همان.